بازگشت پژمان جمشیدی و سعید آقاخانی و ایرج طهماسب به تلویزیون/ صداوسیما به دنبال اصلاح است؟
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۱۵۳۸۰
مهسا بهادری: احتمالا این خبر را شنیده باشید که قرار است فصل چهارم سریال «زیرخاکی» ساخته شود. سریالی که جلیل سامان سه فصل از آن را در مناسبتهای مختلف روی آنتن تلویزیون فرستاد. سیمافیلم که این روزها سریالهای مختلفی را در دستور کار دارد که در مراحل مختلف تصویب طرح، فیلمنامه و پیشتولید قرار دارند.به همین جهت هم تصمیم گرفته تا دوباره سراغ «زیر خاکی» برود و فصل چهارم آن را بسازد احتمالا کمی قبلتر هم این خبر را شنیدیم که اخباری مبنی بر تقاضای جدی صداوسیما از سعید آقاخانی به گوش میرسد که از این کارگردان خواسته شده تا فصل جدید «نون.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته چند روز قبلش یعنی در روزهای ابتدایی شهریور ۱۴۰۲ هم این خبر منتشر شد که در نوروز ۱۴۰۳ فصل جدید مجموعه «مهمونی» با اجرای ایرج طهماسب و هنرنمایی عروسکها و میهمانان جدید، از شبکه نسیم صداوسیما پخش خواهد شد. بر اساس نامهای که از اداره کل بازرگانی صداوسیما در فضای مجازی منتشر شده بود، از مدیران شرکتها، صاحبان صنایع و کانونهای تبلیغاتی برای ارائه درخواست خود به منظور تبلیغات انحصاری این برنامه دعوت کرد، تا جایگاه این تبلیغات را به بالاترین مبلغ پیشنهاد ارائه شده اختصاص دهد!
کمی به قبلتر بازگردیم به خاطر دارید که به صورت غیر رسمی اعلام شد که احتمال بازگشت رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار به تلویزیون وجود دارد؟ و بعد از آن خبر چه حواشیای ایجاد شد؟ اینکه یک مجری آمد گفت اگر رشیدپور باشد من استعفا میدهم و کار حتی به فحش و دعوای توییتری هم کشید اما نتیجه نهایی این بود که رشیدپور انصراف داد و اعلام کرد که نمیخواهد به تلویزیو بازگردد. اما صداوسیما در تلاش بود تا هنرمندان را بازگرداند و این اتفاق در حالی رخ داد که پیمان جبلی چندی پیش در گفتگو با خبرنگاران گفته بود صداوسیما اهل باج دادن به کسی نیست و چهرهها اگر هنجارشکنی کنند، جایی در برنامههای تلویزیونی نخواهند داشت. البته طبیعتا آماری که محمدرضا نجارزاده، مدیر گروه اجتماعی شبکه ۳ منتشر کرد هم در این تصمیم مجدد بی تاثیر نبود در گیر و دار بازگشت هنرمندان به تلویزیون، نجارزاده آماری را منتشر کرد و نوشت: «۵ درصد مخاطب برای سیدخندان، معلی ۳۷ درصد، محفل قرآنی ۲۰ درصد، اعجوبهها تا ۳۰ درصد رو زد،خودمونی رجبی ۱۹ درصد.» در واقع با یک جمع و تقسیم ساده به عدد ۱۱۱ میرسیم که تقسیم بر ۵ میشود ۲۲.۲ یعنی یه صورت بالفعل دو درصد از مخاطبان تلویزیون کاهش پیدا کرده است اما به صورت بالقوه آماری در دسترس نیست که در آن زمان تلویزیون چند میلیون مخاطب داشته و الان این میزان به چند میلیون نفر رسیده است.»
بیشتر بخوانید: فصل جدید «زیرخاکی» در راه تلویزیون با فشار صداوسیما فصل جدید «نون.خ» ساخته میشود مسئولین حزباللهی مواظب باشند در زمین دشمن بازی نکنند/ مجریان کاربلد وارد عرصه شوند! کنار رفتن سلبریتیهاکمی به قبلتر بازگردیم در یک بازه زمانی، تعداد زیادی از هنرمندان تلویزیون که مخاطب زیادی داشتند، به هر دلیلی، کنار گذاشته شدند یا خودشان کنار رفتند. این روزها هم دو مجری دیگر ورزشی از تلویزیون جدا شدند و در حال حاضر بهنظر میرسد تلویزیون متوجه این موضوع شده که فقط درحال برنامه سازی برای ۱۰ درصد مخاطب خاص است. به همین خاطر است که چند وقتی است دائما از بازگشت برخی هنرمندان چهره مثل رضا رشید پور، گلزار، ایرج طهماسب و...به تلویزیون سخن میگوید.
یک زمانی تلویزیون میگفت ما سلبریتی نمیخواهیم و با جدیت تمام اصرار داشت که برنامههایش نباید سلبریتی محور باشد و با همین فرمان یک راه جدیدی را شروع کرد راهی که به مرور زمان نه تنها نتوانست مخاطبانش را با خودش همراه کند، بلکه مخاطب را روبه رویش قرار داد و به مرور زمان این بازی تبدیل به یک بازی دو سر باخت شد و در نهایت هم رویه به جایی کشیده شد که جبلی و دیگر مدیران هر کاری که انجام دادند باعث شد به آنها هجمه وارد شود. به عبارتی یک جنگ قدرتی شکل گرفت میان کسانی که با خودیها میخواهند تلویزیون را بگردانند و کسانی که حضور چهرهها در جذب مخاطب برای تلویزیون را موثر میدانستند و اینگونه یک زمین نزاعی شکل گرفت میان تمام کسانی که یک ارتباطی به تلویزیون دارند.
در ابتدا صداوسیما سلبریتیها و تمام مجریانی که هم مهارت کافی در اجرا و هم محبوبیت لازم برای جذب مخاطب را داشتند کنار گذاشت و در مقابل کسانی وارد عرصه اجرا شدند که یا قبلا بازیگر بودند یا استاد ارتباطات یا اگر هم حوزه تخصصیشان اجرا بود به قدری تعداد برنامههای همزمان در حال اجرا در تلویزیون زیاد بود که تمام فرصتشان برای ایجاد خلاقیت و یک حرکت تازه در اجرا را از بین میبردند.
تلویزیون پذیرفت؟نوروز امسال را به خاطر دارید؟ همزمانی دومناسبتی دینی و ملی یعنی ماه رمضان و عید نوروزی این توقع را در مخاطبان ایجاد کرده بود که مانند گذشته در شبکههای تلویزیونی وفور نعمت باشد؛ یعنی سریالهای زیادی روی آنتن برود اما در نتیجه آن چیزی که دیدیم اصلا قابل قبول نبود و به نظر میرسد حالا تلویزیون کاهش مخاطب خود را به ضورت رسمی پذیرفته و اقداماتی برای ایجاد یک آشتی ملی با تلویزیون انجام داده است.
زمانی مدیران هنری کاهش مخاطبان تلویزیون را پذیرفتند که محمدمهدی اسماعیلی، وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی، چندی قبل و در گفتوگو با ایلنا، اعلام کرد کاهش مخاطبین تلویزیون را پذیرفته است. او کم شدن مخاطب را بیربط به مسائل سیاسی کشور دانست و ماحصل فراگیری شبکههای اجتماعی و افزایش فناوری دانست.
اسماعیلی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه از قول او نقل میشود «صداوسیما بیننده کمی دارد و درحال از دست دادن ببینده خود است» توضیح داد: «در یک کنفراس و همایش علمی که دفتر تحقیقات رسانهای برگزار کرده بود من در مورد چالش رسانههای سنتی، مرسوم و متداولمان با فناوریهای نوین صحبت میکردم. اشاره داشتم درحال حاضر فناوریهای نو آمدهاند و یک بخش مهمی از مخاطبان به شبکههای اجتماعی منتقل شدند.»
صحبتهای اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان میدهد که اسماعیلی، کاهش مخاطب تلویزیون را رسما پذیرفته، اما علت آن را مسائل سیاسی دخیل در کشور نمیداند و عوامل دیگری در این ماجرا دخیل بودهاند.
این اولین باری نیست که مسئولین میپذیرند مخاطبین تلویزیون نسبت به گذشته کمتر شده است. اردیبهشت سال ۱۴۰۱، پیمان جبلی، در نشستی که با هنرمندان داشت، کم شدن مخاطبان صداوسیما را پذیرفت و گفت:«همه ما، چه شما به عنوان هنرمند، چه ما به عنوان مسئولین صداوسیما، باید از خودمان بپرسیم چرا احساس علاقهای که مخاطب به هنرمندان و آثارشان داشت، کاهش یافته است؟ چرا بعضی آثار که در گذشته با هزینههای کمتر ساخته میشد، ماندگارترند؟ همه ما مقصریم و نمیتوانیم خودمان را تبرئه کنیم.»
۲۴۵۲۴۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1815186منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سریال ایرانی سازمان صدا و سیما هنرمندان بازیگران سینما و تلویزیون ایران پژمان جمشیدی سعید آقاخانی کاهش مخاطب فصل جدید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۱۵۳۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جبهه پایداری به دنبال تصاحب هیات رئیسه مجلس است
به گزارش «تابناک»، «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر اسماعیل گرامی مقدم، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و قائم مقام حزب اعتماد ملی گفتوگو کرده است. گرامی مقدم معتقد است: “جبهه پایداری نیز اگر به این نتیجه برسد که قالیباف از این قابلیت برخوردار است که رقیب جدی آنها به شمار رود آنها نیز به ریاست قالیباف تن خواهند داد. با این وجود جبهه پایداری تلاش میکند هیأت رئیسه و کمیسیونهای مجلس را در اختیار بگیرد و به نظر میرسد در این کار نیز موفق خواهند شد. در چنین شرایطی پیش بینی میشود مجلس دوازدهم نسبت به مجلس یازدهم تا حدودی معتدلتر شود و ترکیب و آرایش سیاسی آنها نیز متفاوت خواهد بود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*با توجه به نتایج انتخابات مجلس در اسفند سال گذشته آرایش سیاسی مجلس آینده چگونه خواهد بود؟
انتخابات مجلس دوازدهم به شکلی برگزار شد که سه گروه وارد مجلس شدند و به همین دلیل آرایش سیاسی که در مجلس آینده شکل خواهد گرفت حول این سه گروه خواهد بود. اولین گروهی که وارد مجلس شدهاند جبهه پایداری است که به صورت تشکیلاتی در انتخابات حضور پیدا کردند و کاندیداهای آنها به خصوص از مجلس پیروز شدند و وارد مجلس شدهاند.به نظر میرسد که اکثریت مجلس نیز در اختیار همین گروه خواهد بود. گروه دوم آقای قالیباف و نزدیکان ایشان است که در تهران و یا برخی شهرستانها رأی آوردهاند.گروه دیگر که نزدیک به50 نماینده خواهد بود گروه مستقلین هستند که نسبت به مجلس آینده افزایش قابل قبولی دارند. در کنار مستقلین افرادی که نزدیک به جریان اصلاحات قلمداد میشوند نیز در حدود40 تا50 نفر هستند که در مجلس آینده حضور خواهند داشت. در نتیجه آرایش سیاسی مجلس آینده با محوریت سه گروه جبهه پایداری، یاران قالیباف و مستقلین و اصلاح طلبان شکل خواهد گرفت. در مرحله نخست جبهه پایداری که طیف تندرو جریان اصولگرایی به شمار میرود تلاش خواهد کرد ریاست و هیأت رئیسه مجلس را به صورت کامل تصاحب کنند. این در حالی است که در بیرون از مجلس تلاشهایی در حال صورت گرفتن است که قالیباف دوباره به عنوان رئیس مجلس انتخاب شوند و در درون مجلس روی ریاست وی اجماع صورت بگیرد. در این شرایط اگر مستقلین و اصلاح طلبان با توجه به رایزنیهایی که صورت میگیرد به قالیباف برای ریاست مجلس نزدیک شوند و از وی حمایت کنند این احتمال که قالیباف دوباره به ریاست مجلس برسد بیشتر خواهد شد. جبهه پایداری نیز اگر به این نتیجه برسد که قالیباف از این قابلیت برخوردار است که رقیب جدی آنها به شمار رود آنها نیز به ریاست قالیباف تن خواهند داد. با این وجود جبهه پایداری تلاش میکند هیأت رئیسه و کمیسیونهای مجلس را در اختیار بگیرد و به نظر میرسد در این کار نیز موفق خواهند شد. در چنین شرایطی پیش بینی میشود مجلس دوازدهم نسبت به مجلس یازدهم تا حدودی معتدلتر شود و ترکیب و آرایش سیاسی آنها نیز متفاوت خواهد بود. من این تحلیل را براساس سوابق کسانی که وارد مجلس شدهاند ارائه میکنم و فکر میکنم با توجه به شناختی که از رفتار این افراد داریم آرایش سیاسی مجلس آینده به همین صورت خواهد بود.
*اگر قالیباف به عنوان رئیس مجلس انتخاب شود شاهد تعارض و کمشکش دائمی بین جبهه پایداری و قالیباف و نزدیکانش نخواهیم بود؟
آقای قالیباف مدیر اجرایی خوبی است وتاکنون نیز در سمتهایی که حضور داشته عملکرد موفقی از خود برجای گذاشته است. این در حالی است که وی شناخت خوبی نیز نسبت به مشکلات و معضلات جامعه به خصوص از نظر اقتصادی دارد. به همین دلیل قالیباف تلاش میکند رویکرد متعادلی در پیش بگیرد و در حد وسط قرار بگیرد. دلیل این موضوع نیز این است که قالیباف برای خود چشم انداز دیگری برای جایگاه اجرایی در نظر دارد و به همین دلیل به شکلی عمل میکند که بتواند به اهداف خود دست پیدا کند. در چنین شرایطی شکاف بین جبهه پایداری وقالیباف اجتناب ناپذیر است و این مشکل به جای خود باقی خواهد بود. واقعیت این است که جبهه پایداری هم برای ریاست مجلس گزینه دارند و هم برای ریاست جمهوری آینده. به همین دلیل نیز گزینه مطلوب آنها برای ریاست مجلس قالیباف نیست. با توجه به این شرایط این احتمال وجود دارد که در سال اول مجلس ائتلاف شکنندهای بین جبهه پایداری و قالیباف شکل بگیرد اما شکافی که وجود دارد همچنان بر سر جای خود وجود خواهد داشت. البته این شکاف به مرور زمان تشدید نیز خواهد شد.
*مجلس یازدهم طرحهای پرسروصدایی مانند طرح حجاب و عفاف و طرح صیانت از فضای مجازی را در دستور کار قرار داد. آیا مجلس دوازدهم نیز در همین مسیر حرکت خواهد کرد و یا تلاش میکند به دنبال طرحهایی حرکت کند که با اقبال عمومی همراه باشد؟
نتیجه حرکت به سمت چنین طرحهایی نارضایتی بخشی از جامعه بود. این نارضایتی نیز خود را در انتخابات مجلس دوازدهم نشان داد که میزان مشارکت در انتخابات نسبت به ادوار گذشته کاهش پیدا کرد. در شرایط کنونی وضعیت تغییر کرده و امروز مردم در زندگی خود با مشکلات اساسی مواجه هستند و حاکمیت و مجلس که یکی از ارکان آن به شمار میرود باید براساس قانون این مشکلات را رفع کنند. به همین دلیل اینکه اگر مجلس دوازدهم نیز دوباره به سمت چنین طرحهایی برود نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد و بلکه مشکلات جدید نیز به وجود میآورد. اگر مستقلین مجلس و اصلاح طلبانی که وارد مجلس شدهاند موفق شوند یک حرکت تشکیلات منسجم در پیش بگیرند و حتی برخی کرسیهای ریاست مجلس را نیز به دست بگیرند این احتمال وجود دارد که مجلس دوازدهم از تندرویهایی که در مجلس یازدهم وجود داشت فاصله بگیرد. در صورتی که چنین اتفاقی رخ نداد مجلس جدید نیز به سمت طرحهایی خواهد رفت که با خواستههای عمومی جامعه همخوانی نداشته باشد. واقعیت این است که طرحهایی مانند حجاب و عفاف و صاینت از فضای مجازی و طرحهای مشابه این طرحها با اقبال مواجه نشده است و برای حاکمیت نیز مقدر نیست که هزینههای بیشتری بابت چنین طرحهایی بپردازد. این در حالی است که در هفتههای اخیر کشور با تهدیدات بینالمللی مواجه بوده و اقدامات نظامی بین طرفین وجود داشته و این احتمال نیز وجود دارد که این تهدیدات در آینده نیز ادامه خواهد داشت. جمهوری اسلامی نیز در این تهدیدات اقتدار خود را نشان داد که این اقتدار به انسجام و تقویت پایههای مشروعیت مردمی منجر شده است. به همین دلیل دست زدن به چنین طرحهایی به مصلحت نیست و بلکه هزینههای جدیدی برای حاکمیت ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل نیز قوه عاقله نظام و به خصوص در مجلس باید در همین راستا حرکت کنند که طرحهایی را در دستور کار قرار بدهند که به سود مشروعیت نظام تمام شود و نه اینکه هزینههای جدیدی ایجاد کند و دستاوردها را زیر سوال ببرد.
*به چه میزان میتوان روی مستقلین و اصلاح طلبانی که وارد مجلس شدهاند در راستای ایجاد اعتدال و میانه روی در مجلس حساب کرد و این نمایندگان از این قابلیت برخوردار خواهند بود که از تندرو شدن مجلس جلوگیری کنند؟
اصلاح طلبان در هر مجلسی که حضور داشته باشند تأثیرگذار خواهند بود. این وضعیت از نظر کمی نیز مهم نیست و بلکه کیفیت حضور اصلاح طلبان حائز اهمیت است حتی اگر در یک مجلس15 یا20 نماینده اصلاح طلب حضور داشته باشند. به هر حال هر نماینده هویت مستقلی دارند و نماینده مردم به شمار میرود. اتفاقی که در مجلس آینده رخ میدهد این است که اصلاح طلبانی که در مجلس حضور دارند یا تندرویهای احتمالی مخالفت خواهند کرد. کیفیت حضور اصلاح طلبان نیز در موافقتها و مخالفتها با طرحها و لوایح و نطقهای پیش از دستور خود را نشان بدهد. من فکر میکنم مستقلین و اصلاح طلبان میتوانند با تشکیل یک فراکسیون قوی علاوه بر اینکه فضای مجلس را معتدل کنند در تصمیم گیریهای نهایی مجلس نیز نقش تعیین کنندهای داشته باشند. این موضوع بستگی به این دارد که اصلاح طلبان و مستقلین بتوانند یک ائتلاف قوی و تأثیرگذار به وجود بیاورند.